متن حكایت نصرالدین هر روز در بازار گدایی میكرد و مردم با نیرنگی٬ حماقت او را دست میانداختند. دو سكه به او نشان میدادند كه یكی شان طلا بود و یكی از نقره. اما نصرالدین همیشه سكه نقره را انتخاب میكرد. این داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد میآمدند و دو سكه به او نشان می دادند و نصرالدین همیشه سكه نقره را انتخاب میكرد. تا اینكه مرد مهربانی از راه رسید و از اینكه نصرالدین را آنطور دست میانداختند٬ ناراحت شد. در گوشه میدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سكه به تو نشان دادند٬ سكه طلا را بردار. اینطوری هم پول بیشتری گیرت میآید و هم دیگر دستت نمیاندازند. نصرالدین پاسخ داد: ظاهراً حق با شماست٬ اما اگر سكه طلا را بردارم٬ دیگر مردم به من پول نمیدهند تا ثابت كنند كه من احمق تر از آنهایم. شما نمیدانید تا حالا با این كلك چقدر پول گیر آوردهام. شرح حكایت 1 (دیدگاه بازاریابی استراتژیک) نصرالدین با بهرهگیری از استراتژی تركیبی بازاریابی، قیمت كمتر و ترویج، كسب و كار �گدایی� خود را رونق میبخشد. او از یك طرف هزینه كمتری به مردم تحمیل میكند و از طرف دیگر مردم را تشویق میكند كه به او پول بدهند . �اگر كاری كه می كنی٬ هوشمندانه باشد٬ هیچ اشكالی ندارد كه تو را احمق بدانند
۱۳۸۸/۰۹/۱۵
نصرالدین همیشه اشتباه میكرد
متن حكایت نصرالدین هر روز در بازار گدایی میكرد و مردم با نیرنگی٬ حماقت او را دست میانداختند. دو سكه به او نشان میدادند كه یكی شان طلا بود و یكی از نقره. اما نصرالدین همیشه سكه نقره را انتخاب میكرد. این داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد میآمدند و دو سكه به او نشان می دادند و نصرالدین همیشه سكه نقره را انتخاب میكرد. تا اینكه مرد مهربانی از راه رسید و از اینكه نصرالدین را آنطور دست میانداختند٬ ناراحت شد. در گوشه میدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سكه به تو نشان دادند٬ سكه طلا را بردار. اینطوری هم پول بیشتری گیرت میآید و هم دیگر دستت نمیاندازند. نصرالدین پاسخ داد: ظاهراً حق با شماست٬ اما اگر سكه طلا را بردارم٬ دیگر مردم به من پول نمیدهند تا ثابت كنند كه من احمق تر از آنهایم. شما نمیدانید تا حالا با این كلك چقدر پول گیر آوردهام. شرح حكایت 1 (دیدگاه بازاریابی استراتژیک) نصرالدین با بهرهگیری از استراتژی تركیبی بازاریابی، قیمت كمتر و ترویج، كسب و كار �گدایی� خود را رونق میبخشد. او از یك طرف هزینه كمتری به مردم تحمیل میكند و از طرف دیگر مردم را تشویق میكند كه به او پول بدهند . �اگر كاری كه می كنی٬ هوشمندانه باشد٬ هیچ اشكالی ندارد كه تو را احمق بدانند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
rsدرآمدی بر بحث " ثبات در مدیریت وزارت آموزش و پرورش ... بایدها و راهکارها
ارسال یک نظر